این اموال که جهت تسهیل در امور شهری و برای رفاه و آسایش حال شهروندان در شهر قرار داده شدهاند، نیاز به مراقبتهایی درخصوص نظافت و- درصورت خرابی- تعمیر دارند. در هر دوی این موارد، یعنی چه حفظ پاکیزگی و چه تعمیر این اموال، شهروندان در همکاری با مسئولان، وظیفه خطیری برعهده دارند. با توجه به آنکه همه ما دوسوم از وقت خود را در شهر میگذرانیم، هر گونه خدشه و آسیبی که به این اموال واردسازیم، در درجه اول زندگی خود ما را با مشکل روبهرو میسازد.
عکسی که آقای حامد فوقانی آن را گرفته است، نمونهای از بیتوجهی به اموال شهری است. شهروندی که پس از انجام گفتوگوی تلفنی خود- به شکلی که در عکس میبینید- لیوان حاوی نوشیدنی یا خوراکی خود را به جای آنکه در سطل زباله بیندازد، در این باجه قرار داده، گویا فراموش کرده این سؤال را از خود بپرسد که همشهریانش چه گناهی کردهاند که باید این بیتوجهی را تحمل کنند؟
مسلما فاصله این شهروند تا سطل زباله در آن حدی نبوده که وی را نسبت به این قضیه بیتوجه سازد. او میتوانست کمی صبر به خرج دهد و با یافتن نخستین زبالهدان، لیوان مصرف شده خود را در داخل آن بیندازد. متأسفانه برخی از ما بهمحض آنکه کارمان انجام شد، قید همه چیز را میزنیم و فراموش میکنیم که همین چند دقیقه پیش خود را به آب و آتش میزدیم تا کارمان را پیش ببریم. از همه مهمتر اینکه از یاد میبریم دیگرانی هم هستند که حق استفاده از این اموال را بهصورتی سالم و پاکیزه دارند.
بارکشی با موتور!
هر وسیله نقلیهای، اعم از ماشین و موتور، ظرفیت محدودی در حمل و جابهجایی بار و مسافر دارد. این را میتوان از دفترچه راهنمایی که همراه آن وسیله نقلیه هنگام فروش عرضه میشود، متوجه شد، بنابراین نمیتوان همینطور بیحساب و کتاب از این وسایل استفاده کرد چرا که اگر غیر از این باشد، جدای از آسیبهایی که به آن وسیله نقلیه وارد میشود، جان راننده و مسافران هم در معرض خطر قرار میگیرد. در گذشتههای نهچندان دور- چه بسا هنوز در روستاها وجود دارد- وقتی بر اسب یا خری بیش از حدی که در توانش بود، بار میگذاشتند، بهدلیل سنگینی بار، حیوان قادر به حرکت نبود. در این وضعیت، صاحب حیوان هم مشکل را متوجه میشد و با کاستن از بار پشت حیوان، آن را به رفتن وامیداشت.
اکنون وسایل نقلیه، جایگزین حیوانات باربر در زندگی ما شدهاند و روزبهروز هم برشمار آنها افزوده میشود، اما این تکنولوژیها که فاقد هرگونه احساسی هستند، به ظاهر هیچگونه واکنشی از خود در برابر نحوه و چگونگی استفاده ما از آنها نشان نمیدهند. با این حال راههایی وجود دارد تا بتوان به ظرفیت آنها پی برد که به یکی از آنها در بالا اشاره کردیم. البته یکی دیگر از این راهها، مراجعه به متخصصان و خبرگان فن است.
عکسی که آقای محسن ساربانی از سطح شهر برای ما فرستاده است، موتوری را نشان میدهد که راننده آن بدون هرگونه اطلاعی از ظرفیت و توان وسیله نقلیهاش، اقدام به حمل بار و سوار کردن چندین کودک- به شیوهای که میبینید- کرده است. حتی نحوه قرار گرفتن کودک آخری روی ترک موتور به شکلی است که هر آن امکان افتادنش وجود دارد. محاسبه پیچیدهای نمیخواهد، هر کسی میتواند حدس بزند که با یک برخورد کوتاه و یا یک ترمز کوچک چه حادثه شومی در کمین سرنشینان این موتور است.